دوستان عزیز
من که تا بحال در دنیای مجازی تجربه نداشته ام و جدیدا وارد وبلاگ و دنیای سایت ها و وبلاگ ها شده ام احساس عجیبی دارم
خود را غریب می پندارم و گوئی حرف برای گفتن زیاد دارم ولی یارای گفتن ندارم ، شاید هم نوعی احساس که مخاطب ندارم و یا ناشناسم و غریب!
در مقابل آنان که تحصیلات درست حسابی دارند و کلی اطلاعات دست و پا کرده اند چه خواهم نوشت تا برای آنان تازگی داشته باشد؟
اصلا از کجا شروع کنم و به چه موضوعی بپردازم ؟
بهتره نیات خود را ابراز کنم:
استفاده از نوشته ها و مطالب ارزنده دیگران
باز کردن باب مطلب و تکمیل اطلاعات خود در زمینه های مختلف
اظهار نظر شخصی خود و سنجش واکنش دیگران
مباحثات سازنده در موارد مختلف
آشنائی با افکار بلند دوستان
برقراری دوستی پاک و بی آلایش
پر کردن اوقات فراغت خود
در همه این زمینه ها ، مساعدت شما راه گشای من خواهد بود
تا ببینیم خدا چه خواهدکرد.
حکومت از دیدگاه ارسطو
عجیب ولی واقعی
نوعدوستی یک خانم دکتر
عیدمولودنبی و فرزندصادقش
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :32603
همیشه...هرلحظه...(آرزو)
صراط مستقیم(بچه شیعه)
امل-چمران(سماومروارید)
مـحفل مـحبین الشهــداء
شهــید کــربــلا ( محــمد )
محمودکندلوئی لاریجانی
گوگ تپه(رضا قلی زاده)
شکوفه سیب (چشمه)
دخترانه های من (نگار)
بـچه های زرنـد (مـریم)
نسیم صبح (زیباخانم)
دریـای بیکـران (افـق)
تابوت عشق(بی نام)
علمدارصبح (سعید)
غبارالشهداء(چفیه)
عصرانتظار(پوینده)
بـانـوی بـی نـشان
محمد رجبی (طه)
رقص قلم (میترا)
مهندس فرنودفر