در وبلاگ جناب آقای جعفرزاده کسیانی ( http://kasyani_binam.persianblog.ir/ تابوت عشق ) داستان کوتاهی از بوفالوها را خوانده بودم و این سوال در ذهنم ایجاد شده بود که چگونه این حیوانات قوی جثه ، در برابر حیوانات وحشی کوچکتر از خود ، بدون هیچ مقاومتی فرار می کنند.!!!
عصر جمعه هفته پیش مشغول تماشای شبکه دوم تلویزیون جمهوری اسلامی بودم که گروهی از فیلمبرداران حیات وحش را نشان می داد .
این گروه ، که کارشناسان مربوطه نیز همراهشان بود در یک طرف رودخانه بزرگ و پرآبی کمین کرده و دوربین های خود را به طرف دیگر رودخانه نشانه گرفته بودند تا تحرکات احتمالی حیوانات وحشی جنگل را ضبط و تجزیه و تحلیل نمایند.
اتفاقا بعد از اندک زمانی دو تا از بوفالوها با یک گوساله خود در کنار رودخانه نمایان شدند که کاملا خونسرد در حال حرکت بودند و جلوتر از اینها چندین شیر کمین کرده و منتظر طعمه بودند.
وقتی این سه حیوان بی خبر از دشمنان خود به محل اختفای شیرها نزدیک شدند ، شیرها از جای خود جسته و به آن ها حمله ور شدند و آنان نیز سریعا برگشته و با سرعت تمام پا به فرار گذاشتند.
شیرها با هوشیاری گوساله را از آنها جدا و تعقیب می نمودند که بالاخره آن را گرفتند ولی چون درست حاشیه رودخانه می دویدند ، نتوانستند تعادل خود را حفظ کنند لذا به داخل آب رودخانه افتادند و در آنجا نیز گوساله را رها نکرده قصد بیرون کشیدن نمودند.
خیلی تلاش می کردند تا او را از آب بیرون بکشند ولی چون گوساله سنگین بود و مقاومت می کرد و همه شیرها نمی توانستند وارد آب شوند ، لذا این کار به راحتی مقدور نمی شد تا اینکه بعد از دقایقی سر و کله یک کروکودیل پیدا شد و به طعمه شیرها حمله ور گردید و پای شکار را به دهان گرفت و سعی کرد به داخل آب رودخانه بکشد.
شیرها با دیدن رقیب و جدی بودن از دست دادن شکار ، عزم خود را جزم تر نموده با اراده ای بیشتر و جدی تر شکار خود را با زحمت و پس از کشمکش های طولانی از دهان درنده ی آبی بیرون کشیدند. البته خود شکار نیز تمایل داشت و تلاش می کرد به بیرون از آب برود و شیرها را بر کروکودیل ترجیح می داد .
در بیرون از آب همچنان با مقاومت گوساله مواجه بودند و نمی توانستند او را برزمین بزنند و بدرند
در این گیرودار ، گله ی عظیمی از بوفالوها سررسیدند که انگار با برنامه ریزی دقیق و حساب شده ی قبلی برای نجات همنوع خود آمده بودند ، با محاصره شیرها و حملات پیاپی که با شاخ های خود به هوا پرت کردن شیرها واقعا دیدن داشت ، یکی یکی آنها را از معرکه فراری داده و گوساله را سالم با خود بردند...
این تقابل و مبارزه و تلاش برای ادامه حیات در میان حیوانات وحشی همیشه بوده و خواهد بود ولی درس هائی در این حالات برای ما انسانها نهفته و اینکه بعضا تشابهی از این زندگی درنده خوئی و تصاحب غذا و قدرت با استفاده از هر وسیله ی ممکن ، در میان جوامع بشری نیز دیده می شود.
بنظر شما چه درس هائی از این داستان می توانیم بگیریم؟
چه مشابهتی بین قانون حاکم بر حیوانات وحشی ، و قانون عصر تکنولوژی ما انسانها دارد؟
حکومت از دیدگاه ارسطو
عجیب ولی واقعی
نوعدوستی یک خانم دکتر
عیدمولودنبی و فرزندصادقش
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :32624
همیشه...هرلحظه...(آرزو)
صراط مستقیم(بچه شیعه)
امل-چمران(سماومروارید)
مـحفل مـحبین الشهــداء
شهــید کــربــلا ( محــمد )
محمودکندلوئی لاریجانی
گوگ تپه(رضا قلی زاده)
شکوفه سیب (چشمه)
دخترانه های من (نگار)
بـچه های زرنـد (مـریم)
نسیم صبح (زیباخانم)
دریـای بیکـران (افـق)
تابوت عشق(بی نام)
علمدارصبح (سعید)
غبارالشهداء(چفیه)
عصرانتظار(پوینده)
بـانـوی بـی نـشان
محمد رجبی (طه)
رقص قلم (میترا)
مهندس فرنودفر